زبانحال حضرت زهرا سلام الله علیها قبل از شهادت
گذشته آب در این روزگار از سـر من حلال کن که رسیده است روز آخر من مرا ببخش که افـتـاده ام در این بـستـر نمانده است تـوانی به جـسم لاغـر من قـد خـمـیـده و مـوی سـفـیـد زهـرایـت برای خـانـه نـشیـنی توست هـمسر من به جان دختـر شیـرین زبـانـمان زینب نپرس از چه شده غرق خاک معجر من ز شـرم بستن دستـت هـنوز می لـرزم چه کرد با تو مدینه امیر خـیـبـر من؟! بس است گریه و شیون برای عمر کمم بـقـای عـمر تو باشد غـریب رهبر من |